سلام !
این اولین کلماتیه که دارم اینجا مینویسم و باید بگم فوق هیجان زدهام بخاطرش.
چند کلمه حرف حساب دارم براتون.
من یه دخترم.
از نظر خودم خیلی خوشگلم ، اتفاقا خیلی هم باهوشم.
گاهی خیلی قرتیم ، اما پاش بیفته کارای خفن جدی زیاد میکنم جوری که همه انگشت به دهن بمونن.
از آشپزی روتین خوشم نمیاد ، اما عاشق ماجراجویی و درست کردن غذاهای جدیدم... اما وقتی یه غذا رو یاد گرفتم ،دیگه برام تکراری میشه و جذابیتشو از دست میده.
ذهن من عاشق چالشه ، همش دلم میخواد کارای جدید بکنم ؛ یه چیزایی درست کنم ؛ یه مهارتی یاد بگیرم.
اما از اون طرف خیلی هم زود از همه چیز خسته میشم.
عاشق خرید کردن و تفریح و کارای دخترونهام ، اما برام کافی نیست . من باید کارای دیگهای هم بکنم.
سوال : آیا تا به حال الگویی داشتیم از یک خانم متعادل ؟ که نه صرفا تمام مغزش از منابع قرتی بازی و دخترونه تغذیه کنه ؛ و نه اینکه صرفا مثل یک روبات دائم کار و افتخارآفرینی کنه؟
داشتیم کسی که تونسته باشه بین جنبههای مختلف زندگیش تعادل ایجاد کنه؟
من میخوام اون باشم.
هرروز که از خواب پامیشم رو یه مودم.
گاهی همه فکرم سمت مسائل جدیه (مثل کار درس مقاله مهارت ورزش) گاهی هم کل فکرم مشغول جینگول بینگول بازیه.
پس انتظار مطالب منسجمی توی این وبلاگ نداشته باشید.
این وبلاگ هم قراره مثل زندگیم باشه ، نمیخوام تک بعدی زندگی کنم و نمیخوام کسیو هم به این سبک دعوت کنم.
خب برای اینکه تک بعدی نباشیم باید چیکار کنیم؟
راستش جوابشو نمیدونم ، اما میخوام تو این وبلاگ بهش برسم.
سلام
ان شاءالله که به بهترین ها برسید